بیش از 40 سال در ترجمه و معرفی کتاب اشتباه کردیم

به گزارش تور اروپا ارزان، به گزارش خبرنگاران، به مناسبت جشنواره یک صد سالگی ادبیات معاصر فارسی، هفتم مهر نشست مجازی ترجمه و اقتصاد نشر با حضور محمد رضا اربابی، رئیس هیات مدیره کانون کشوری انجمن های صنفی ترجمه کشور و احمد شاکری، استاد یار گروه مطالعات فرهنگی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزارشد.

بیش از 40 سال در ترجمه و معرفی کتاب اشتباه کردیم

شاکری با اعلام اینکه کوشش دارد در این گفت وگو جهتی طی گردد که بر اساس آن ادبیات ایران در جهت ترجمه دیده گردد، نکاتی بیان نمود: این سوال مطرح است که چرا احتیاج به ترجمه در نگاه تعاملات فرهنگی حس می گردد؟ در ادبیات دو بحث ادبیات ملی و دنیای را داریم. فارغ از تمام نظریه های دانشگاهی درباره ادبیات ملی و دنیای، راه و ابزار رسیدن ادبیات ملی به ادبیات دنیای ترجمه است. ترجمه را باید بتوانیم در دو نگاه ادبیات مبدا به مقصد و عکس آن طی کنیم. تعیینا وقتی درباره ترجمه و اقتصاد نشر در فضای ملی صحبت می کنیم، می دانیم که با ترجمه در فضای بین المللی فرق دارد.

به گفته او بار زیادی از اقتصاد نشر بر دوش ترجمه گذاشته شده است و شاید در ایران در رقابت میان ادبیات تالیفی و ترجمه به دلایل مختلف، ترجمه و فراوری آثار ترجمه با شدت و سرعت بیشتری انجام می گردد. چرخه فراوری اثر ترجمه در ایران، از فراوری تا توزیع امری کم هزینه به نظر می رسد، درحالی که ترجمه در فضای بین المللی یکی از پرهزینه ترین اقدامات است و در چرخه توزیع و نمایش جزء کارهای پر بازده و درآمدزا هم حساب می گردد.

کتاب ها در انبارهای رایزن های فرهنگی خمیر شد

اربابی با بیان اینکه نکاتی را درباره دیپلماسی فرهنگی بیان خواهدکرد، سخنانش را آغاز کرد و گفت: اگر بخواهیم فرهنگ را دو دسته تقسیم کنیم، دسته نخست فرهنگی است که قدرت آن در دست دولت ها و انتفاع از آن در اختیار دولت ها است، دیگری فرهنگ بدنه جامعه، ملت ها و فرهنگ مردمی است. در نتیجه فعالیت های اجرا شده، تعیین شد در بیش از 40 سال گذشته به دیپلماسی فرهنگی فکرنکردیم یا آن را بلد نیستیم. زیرا سعی کردیم در خیلی از بخش ها از صفر تا صد را خودمان طراحی و فراوری کنیم، در حالی که معیارهایی در دنیا وجودداشت که می توانیم از آن استفاده کنیم.

اربابی با تاکید بر اینکه در دیپلماسی دولتی و مردمی، ترجمه نقش اساسی بازی می نماید، ادامه داد: ترجمه پل رابط فرهنگی و علمی میان اقوام، زبان ها و حکومت ها محسوب می گردد. در کشور نگاه دوگانه ای به ترجمه داشتیم. از یک طرف تمام کوشش خود را کردیم که تفکرات خود را صادر کنیم، سازمان عریض و طویل با بودجه بزرگ ساختیم، اما کمتر از پنج تا 6 سال است که به این نتیجه رسیدیم، روش اشتباهی اجرا شده است. کتاب ها را در داخل انتخاب و ترجمه کردیم و به دلیگر کشورها فرستادیم. کتاب ها در انبارهای رایزن های فرهنگی که کم کار بودند، خمیر شده است. در این جهت پیروز نشدیم زیرا به آن نگاه عملیاتی نداشتیم.

به گفته او باید تعیین گردد، اگر کتاب ها با رعایت استانداردهای دنیای به کشورهای دیگر صادر گردد، چقدر انتفاع مالی حاصل می گردد. او اضافه نمود: در حوزه ترجمه آثارمان به دیگر کشورها مدل مالی و برنامه نداشتیم؛ از مدل های دیگر کشورها استفاده نکردیم. باید تعیین گردد چقدر دربازار بین الملل کشش داریم و محتوایی که فراوری کردیم چقدر برای بازار دنیای جذابیت دارد؟

دچار خود فریبی شدیم

شاکری با اشاره به اینکه ترجمه و معرفی کتاب به کشورهای دیگر، زوایای مختلفی دارد، بیان نمود: وقتی درباره ترجمه و اقتصاد نشر صحبت می کنیم، باید ساختار نهادها و صنوف نشر را آنالیز کنیم، این فقط درباره نشر ایران نیست و برای همه کشورها به همین شکل است. در همه کشورها ابتدا سیاست ها و چگونگی نظارت بر فعالیت نشر را آنالیز می کردند، بعلاوه شرایط نهادها و صنوف نشر را که در حوزه تعامل نشر فعال است، آنالیز می کردند و نتیجه می گرفتند که آن نشر چه کارکرد و شرایطی دارد؛ این پژوهش ها درباره ترکیه، فرانسه و کشورهای اسپانیولی زبان اجرا شده است. رقم گردش مالی نشر در ایران در برابر کشورهایی که سرمایه گذاری های خوبی در این حوزه دارند، بسیار ناچیز است.

به گفته شاکری ترکیه از نظر آمار پنجمین یا ششمین اقتصاد نشر دنیا است و در سال های اخیر قدرت گرفته است. او بیان نمود: حمایت های ترجمه از ترکی استانبولی به زبان های دیگر با عملکرد ایران در این حوزه غیرقابل مقایسه است، این در حالی است که در ایران چندین سازمان و موسسه داریم که سعی می نمایند نشر ما را به دنیا معرفی نمایند. به نظر می رسد که خروجی مناسبی نداشتیم زیرا وقتی به کشورهای دیگر سفر می کنیم و به قفسه های کتاب آنجا سر می زنیم، متوجه می شویم که دچار خود فریبی شدیم.

شاکری با تاکید بر اینکه ادبیات تالیفی معاصر ایران صندلی کوچکی در دنیا دارد، ادامه داد: در صورتی که نویسندگان ما می توانند به جوایز دنیای نزدیک شوند. نهادها، سازمان های دولتی و غیردولتی در ایران به یکدیگر به چشم رقیب نگاه می نمایند، این در حالی است که در حوزه نشر بین الملل نباید اینچنین بحث هایی داشته باشیم. وقتی فعالان حوزه نشر یک کشور می خواهند اقتصاد نشر را به دیگر کشورها معرفی نمایند و بتوانند حق ترجمه اثر را بفروشند تا نویسنده، ناشر و کل چرخه نشر از آن منتفع بشوند، همه حلقه ها باید با یکدیگر هماهنگ شوند اما به نظر می رسد در این حوزه دچار مسائل عدیده ای هستیم.

ترجمه نتوانست در کنار نگاه فرهنگی، نگاه مالی داشته باشد

به گفته شاکری ترجمه آثار ایرانی به زبان های دیگر می توانست بهتر انجام گردد، متولیان حلقه نشر همه گی باید به نوعی رفتار می کردند تا اشتهای ناشرهای کشورهای دیگر تیز گردد و بخواهند دراین حوزه سرمایه گذاری نمایند. او اضافه نمود: با امیدواری می گویم که در دوره ای کوشش شد که این اقدامات شکل بگیرد اما مترجمان کمی توانایی این را داشتند که زبان فارسی و گاه سخت نویسی مولف ها را به زبان های دیگر ترجمه نمایند. زیرا سطح زبانی که مولف ها می نویسند، قابل ترجمه نیست و مترجمان کمتر به سمت آن می فرایند. ترجمه این آثار به زمان بیشتری احتیاج دارد و صرفه مالی کمتری دارد.

او ادامه داد: ترجمه نتوانست در کنار نگاه فرهنگی، نگاه مالی داشته باشد. در حقیقت ترجمه حلقه وصل نماینده نهادهای کشورها به یکدیگر است. مسئولان وظیفه دارند که حلقه فراوری یعنی نویسنده، ناشر، تصویرگر و ... را به هم وصل نمایند تا بهتر بتوانند در حوزه بین الملل ایفای نقش نمایند. مترجمان ما انتقادهای زیادی در این بحث دارند.

شاکری با طرح این سوال که چرا بیشتر مترجمان از زبان مقصد به زبان مبدا ترجمه می نمایند؟ بیان نمود: کمتر مترجمانی تربیت کردیم که زبان فارسی را آنطور که باید به زبان های دیگر ترجمه نمایند. نتوانستیم ادبیات معاصر را به دنیا معرفی کنیم؛ اما کتاب های حافظ، سعدی و در کل ادبیات کلاسیک در کشورهای مختلف پیدا می گردد. در حوزه های مختلف ادبیات معاصر نتوانستیم کاری کنیم، اگر هم ترجمه نموده باشیم در بخش توزیع به خوبی دیده نشد.

او در ادامه سوال دیگری طرح کرد و پرسید، چرا چرخه اقتصاد نشر ایران جوری پیش می رود که مترجم پرور باشد؟ شاکری ادامه داد: چرا ناشران ترجیح می دهند در مراحلی حقوق مولف و مصنف را رعایت ننمایند. بعضی فکر می نمایند، ترجمه های موازی می تواند به اقتصاد نشر یاری کند، اما این درست نیست، ترجمه موازی به حوزه ترجمه و نشر ضرر می زند. هیچ رقمی از چرخه مالی کتاب ایران در دنیا نداریم. چرا در حوزه صادرات کسی نگفته که سهم ایران چقدر است؟ اینها نکاتی است که می توانیم درباره آن و نقش سازمان ها و متولیان صحبت کنیم.

فرایند 40 ساله قبلی اشتباه بود

اربابی با ابراز تاسف از اینکه بعد از بیش از 40 سال فعالیت در حوزه ترجمه فارسی به سایر زبان ها نوزاد هستیم؛ گفت: بعد از این سال ها، حدود دو سال است که متوجه شدیم، اعطای گرنت بهتر از دخالت در فراوری وتوزیع است. در کدام کشور مترجم آلمانی از نویسنده آلمانی به دیگر زبان ها ترجمه می نماید و به ناشر می دهد؟ هیچ کشوری این کار را نمی نماید، زیرا باید کارشناس هایی در کشورهای مختلف وجود داشته باشند که بازار ایران را مطالعه نمایند و درخواست ترجمه بدهند. درست این است که ما نباید در این حوزه سرمایه گذاری و مترجمی تربیت کنیم که کاری را ترجمه کند و به کشورهای دیگر بفرستد.

اربابی با بیان اینکه اساس طرح گرنت درست است، ادامه داد: باید بپذیریم که فرایند قبلی اشتباه بوده و طرح گرنت باید ادامه داشته باشد. نکته قابل توجه این است، رقم بودجه این سازمان یک میلیارد تومان است و با احتساب یوروی 30 هزار تومانی، رقم بسیار کمی است. یعنی نظام جمهوری اسلامی برای سرمایه گذاری در حوزه ادبیات فقط یک میلیارد تومان دارد؟ این در حالی است که بودجه طرح تاپ در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی که روی کتاب های ایدئولوژیک سرمایه گذاری می نماید، قابل مقایسه با گرنت نیست و بسیار بالاتر است.

خروجی نمایشگاه های خارجی هیچ است

اربابی با تاکید بر فقدان شبکه سازی دنیای برای شناخت مترجمان، فارسی دانان و ایران شناس هایی می خواهند ادبیات ایران را ترجمه نمایند، گفت: در حوزه شناخت مترجمان دیگر کشورها کم کاری کردیم. چندین سال است که بنیاد سعدی فعالیت می نماید، کار این بنیاد ارتقای زبان فارسی در کشورهای دیگر بود، و بودجه بالایی دارد، در حالی که زیر پنج درصد از افراد آموزش دیده در این بنیاد ترجمه می نمایند. بعلاوه موسسه دهخدا را داشتیم، که خیلی از اعضای آن که ترجمه می نمایند یا در دانشگاه تهران ادبیات فارسی خواندند یا در نهایت محصول موسسه دهخدا هستند و در ارتباط با ناشر خارجی آغاز به ترجمه کردند.

او با تاکید بر اینکه خروجی نمایشگاه های خارجی هیچ است، بیان نمود: زیرا این نمایشگاه ها برگشت سرمایه ندارند و فقط نمایش است؛ البته نمایش هم ضروری است اما باید اقداماتی برای فعالیت مالی انجام دهیم، باید از پلتفرم ها استفاده و کتاب را معرفی کنیم. در این عرصه می بینیم ناشران خصوصی چابک عمل می نمایند و از ناشران دولتی پیروز تر هستند.

به گفته اربابی فرایند اشتباهی در ترجمه آثار در ایران جریان دارد، او شرح داد: اینجا انتخاب می کنیم که چه کتابی را ترجمه کنیم. برای مثال کتابی مانند دا بیش از 140 بار چاپ مجدد می گردد، سرمایه گذاری می کنیم تا آن را به زبان های مختلف ترجمه کنیم. مترجمی که این کتاب را به زبان انگلیسی ترجمه کرد، برایش یک مقدمه ضد زن می نویسد که جرات نمی کنیم آن را در ایران ترجمه کنیم. این در حالی است که دا، ادبیات معاصر پایداری است، اما در دنیا مخاطب ندارد. از طرفی کتاب وای خواهیم ساد مهسا محب علی در همان میزان محدود که در کشورهایی ترجمه شده است، مخاطب بیشتری پیدا می نماید.

او با تاکید بر گسستگی که میان بخش های مختلف فعال در حوزه نشر وجود دارد، گفت: فقط با انسجام است که در حوزه نشر بین الملل می توان به نتیجه رسید. انسجام به این معنی نیست که سبد را یکی کنیم، اما نقاط مشترک را باید سر یک میز بگذاریم و با هم همکاری کنیم.

به گفته اربابی، در این سال ها چیزی به نام آژانس ادبی به طور رسمی نداشتیم. فقط افراد توانمندی در این حوزه بودند که توانستند اقداماتی انجام بدهند. گاهی پیروز بودند و گاهی شکست خوردند. باید توجه داشت که هنوز در بخش موسسات فرهنگی که زیر نظر دولت است، بخشی به نام آژانس ادبی نداریم، این فقدان یعنی آژانس ادبی را به رسمیت نمی شناسیم.

از بدو خلقت در ایران حق انتشار رعایت نمی شد

شاکری با اعلام اینکه تمام قد پشت کارنامه ای که سال ها درگیرش بود، می ایستد، گفت: زیرا بضاعت نشر ما گاهی در حدی بود که متعجب می شدیم. گاهی می دیدم که منتقدان سرسخت و درجه یک، وقتی در این میدان قرار می گیرند، حتی نمی توانند تعامل و به زبان فرد مقابل صحبت نمایند. وقتی درباره اقتصاد نشر صحبت می کنید، باید بتوانید اثر خود را معرفی کنید، اما ناشران بزرگ نمی دانستند برای برندینگ چه کار باید بنمایند. این سال ها لازم بود تا اندک تعداد متخصصان در حوزه نشر وارد فعالیت شوند و بگویند که اگر بخواهیم نویسنده ایرانی را برند کنیم، باید چه کار کنیم.

اربابی با تاکید بر اینکه هنوز تا جایی که باید اقدامات در آن سطح انجام گردد، فاصله زیادی وجود دارد، گفت: برای مثال اگر احمد شاکری جای چند سال کار در نهاد دولتی، در بخش خصوصی فعالیت داشت، در گیرودار اداری گرفتار نمی شد و بازده بالاتری داشت.

به گفته اربابی، فروش رایت یکی از نقاط قوت است، اما در داخل این اتفاق نمی فتد یعنی خرید رایت نداریم و اگر ناشری رایت می خرد برای اعتبارش این کار را انجام می دهد؛ از بدو خلقت، در انتشار کتاب درایران حق انتشار رعایت نمی شد.

شاکری با اشاره به قانون حمایت از حقوق هنرمندان، مولفان و مصنفان که در سال 48 تصویب شده است، گفت: این قانون سال ها به اسم قانونی که از حقوق مالکیت فکری دفاع می نماید، وجود داشت.

اربابی درباره قانون حمایت از حقوق هنرمندان، مولفان و مصنفان و تاثیرگذاری آن شرح داد: وقتی در ترجمه و انتشار کتاب، به حق انتشار به صورت کلی به اسم قانون عمل نمی کنیم، باید از جامعه بین المللی جلو باشیم، اما چرا جلو نیستیم زیرا چندین ناشر می توانند ترجمه های موازی داشته باشند. اما چرا نتوانستیم از این فرصت استفاده کنیم؟

ناشران کوچک گروه انتشاراتی درست نمایند

شاکری با اعلام اینکه وقتی گفته می گردد، نشر ایران در خیلی از جاها لنگ می زند به این معنی نیست که زحماتی را که کشیده شده است نادیده بگیرم، شرح داد: اما چرخه در ساختاری که باید شکل بگیرد، درست نچرخیده و به جای اینکه اصطکاک کمتر گردد، بیشتر شده است. شرایط روز باعث شده سیاست های ناشران ما تغییر کند. چند ناشر بزرگ داریم که سیاست های تعیین دارند، از طرفی نشر دولتی داریم آیا نشر دولتی به اقتصاد نشر یاری می نماید؟ نگاه فرهنگی ما همواره کوتاه مدت و مبتنی بر قدم های پیش رو بوده است حتی در ترجمه و جایی که می خواستیم از کشورهای دیگر ترجمه کنیم عقب هستیم.

او با طرح این سوال که چرا ناشران کوچک تا این حد به کتاب سازی روی آوردند؟ بیان نمود: این در حالی است که به این فکر نمی نمایند که می توانند گروه انتشاراتی درست نمایند، برای اینکه اقتصاد نشر سرپا بماند به حرکت جمعی روی بیاورند، مانند اقداماتی که در دیگر کشورها انجام می گردد. اگر همه ناشران کوچک دست به دست هم بدهند و گروه های انتشاراتی درست نمایند، آثار با کیفیت منتشرخواهدشد.

اگر حق انتشار رعایت گردد، اقتصاد نشر حقیقی خواهدشد

اربابی با بیان اینکه در ایران ناشران حرفه ای نداریم، ادامه داد: آمار می گوید در ایران 20 هزار ناشر داریم که پروانه نشر گرفتند و از این تعداد 100 ناشر واقعا فعالیت می نمایند. که اگر اقدامات رسانه ای را از فعالیت این 100 ناشر خارج کنیم، زیر 20 ناشر حرفه ای داریم.

او اضافه نمود: بعضی معتقدند که اگر حق انتشار انجام گردد اقتصاد نشر ضرر می نماید، این در حالی است که در نتیجه آن تعداد ناشر کمی می توانند با ترجمه بهتر کار نمایند و اقتصاد نشر قوی تر می گردد. اگر حق انتشار رعایت گردد اقتصاد نشر حقیقی خواهدشد، اگر چه تعداد ناشران کمتر خواهدشد.

اربابی در پاسخ به این سوال که آیا امکان نظارت بر ترجمه اثر وجود دارد؟ به طرحی که در سال 94 ارائه و رد شد اشاره نمود و شرح داد: با اینکه این طرح ردشد، اما در این سال ها آن را تکمیل کردیم. ترجمه می تواند ارزشیابی گردد، این اقدام در حوزه ادبیات دشوارتر از علم است، اما شدنی است. نکته اینجا است که این اقدامات باید بیرون از فرآیند دولتی باشد، زیرا می تواند یکی از راه های حفه کردن ترجمه باشد. رعایت قانون حق انتشار می تواند در این حوزه یاری کند، زیرا یکی از بندهای این قانون به ترجمه ارزشمند اشاره نموده است.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران
انتشار: 21 مهر 1400 بروزرسانی: 21 مهر 1400 گردآورنده: euroro.ir شناسه مطلب: 1618

به "بیش از 40 سال در ترجمه و معرفی کتاب اشتباه کردیم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "بیش از 40 سال در ترجمه و معرفی کتاب اشتباه کردیم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید